گوشواره های تو....
هووووووووورررررا.... بالاخره درتاریخ 14اردیبهشت95 به خواست وتمایل خودت گوشهات سوراخ شد و یه جفت حلقه ی طلایی ناز توی گوشهات نشست. قبلا یکبار قصد انجام اینکاررو داشتم توی مطب دکتر اول خودم اقدام کردم واسه سوراخ دوم گوشم تا توهم ببینی وهوس کنی اما تا دکتر داشت کرم بی حسی واسه من میزد تو گریه کردی. منم دیگه بیخیال شدم و گفتم بزرگ شی و خودت بخوای. روز 14اردیبهشت میخواستم یه سر برم وکتر فقط بهت گفتم میخوایم بریم همون دکتری که اوندفعه گوشمو پیشش سوراخ کردم.وتویه دفعه باذوق گفتی:مبخوای گوشواره هامو ببریم و گوشمو سوراخ کنیم؟؟؟؟ منم با تعجب گفتم باشه.وبا ناامیدی گوشواره هاتو گذاشتم توکیفم اما چشممم اب نمیخورد رضای...
نویسنده :
مامان سارا
9:22